درد دلي پر از غم و اندوه از يك هوادار شكست خورده

سلام عليكم سفره دل را از كجا باز كنم ؟

 از روزي كه تيم شهيد قندي با شكست مفتضحانه 6 بر 1 در برابر راه آهن جشن صعود به ليگ برتر را گرفت و آرزوي هزاران هوادار حونگرم آباداني را به تمسخر گرفت ؟

 از روزي كه مديريت ناكارآمد قندي با استخدام دو مربي دهان پركن و تاريخ مصرف گذشته راه اين سقوط وحشتناك را هموار كرد؟

 از روزي كه با استخدام بازيكنان بي سرپناه برزيلي ( كه معلوم نيست از كدام محله و روستاهاي آن كشور پا به وطن ما گذاشتند ) كلاه گشادي بر سر هواداران خونگرم گذاشتند؟

براستي از كجا بايد شروع كنم؟ اما قدر مسلم اينكه اگرشيريني صعود تيم ما به ليگ برتر با تلخي آن شكست پر معنا به راه آهن همراه بود ، سقوط تيم نيز تلخ تر از آن بود . با لكه دار نمودن حيثيت تيم به ليگ برتر آمديم و با شرمندگي از ليگ برتر خداحافظي كرديم .

روي سخن من به مديريت تيم فوتبال قندي است.

آقاي دستا: شما خوب مي دانيد صعود تيم به ليگ برتر ثمره حضور مردان كارآمدي همچون آقايان سراج ، محمد دوست ، كوهستاني و شيرمحمدي به عنوان مديران شركت و باشگاه و مربيان بزرگي همچون پيوس ، دست نشان و شيخ لاري مي باشد.آنان تيم را با هزاران رنج و مشقت و با هزينه اي به مراتب كمتر از امسال از زير گروه به ليگ دسته يك و سپس به ليگ برتر هدايت نمودند اما سرآغاز فعاليت مجدد شما در اين تيم فروش آبروي نام شهيد قندي و هزاران هوادار دلسوز به تيم راه آهن و شكستن دل مردم خونگرم آبادان بود .

به اين نكته واقفيد كه شيخ لاري را به دليل صراحت كلام ( كه عملا اين شكست را يك تباني از پيش تعيين شده از سوي بعضي بازيكنان و بدون آگاهي مربي ميدانست) از تيم اخراج نموديد و جهت سرپوش گذاشتن به آن عنوان نموديد در پي جذب مربيان بزرگي مي باشيد. مربياني كه كارنامه درخشانشان ضرب المثل معروف (سالي كه نكوست از بهارش پيداست) را تداعي ميكرد. (( خشت اول چون نهد معمار كج تا ثريا مي رود ديوار كج ))

آقاي دستا خشت اول باشگاه انتخاب سرمربي نبودبلكه انتخاب خود شما به عنوان مدير باشگاه بود . شما بايد جوابگوي اين شكست باشيد . مطمئنا شايد ديگر عمر من به ديدن تيمي از اين استان در ليگ برتر كفاف ندهد اما شما اين رشته عظيم را يك شبه پنبه كرديد.

شما كجا بوديد كه ببينيد چگونه بعضي از طرفداران كم سن و سال قندي حقوق هفتگي خود را پس انداز مي كردند تا بتوانند براي تماشاي تيم محبوبشان بليط تهيه كنند ؟ شما كجا بوديد كه ببينيد آن هوادار يزدي پس از هر شكست حاضر نبود صبح روز بعد در محل كار خود حاضر شود تا جوابگوي آن شكست به همكارانش باشد؟ شما ميخواستيد غوره نشده مويز شويد .

شما ميخواستيد اداي مديران بزرگ را درآوريد شما خودتان را با مديران باشگاهاي بزرگ ليگ مقايسه مي كرديد. تيم شما در طول اين فصل آنقدر سوار هواپيما شد و آنقدر در هتلهاي مجلل پذيرايي شد كه دل بازيكنان لك زده بود براي اتوبوسهاي از رده خارج و مسافرخانه هاي درجه 3 .تيم ملوان بدليل مشكلات مالي مسير انزلي تا يزد را با اتوبوس طي كرد ولي تيم شمااز يزد تا انزلي را با هواپيما و شيك ترين اتوبوس. اما ملوان بحران زده ماند و ما رفتيم .راه آهن را با هزار سلام و صلوات به ليگ برتر هدايت نموديد تا شايد به خيال خودتان زنگ تفريحي باشد براي تيمهاي ليگ برتر.

 اما راه آهن هم ماند و ما رفتيم ( براستيكه چه زود آه دل آبادانيهاي خونگرم زمينگيرمان كرد) شما دائما از بي پولي سخن گفتيد اما چگونه اين هزينه ها پرداخت ميشد؟شما فكر كرديد با استخدام بازيكن خانه نشيني همچون طباطبائي صاحب اسم و رسمي مي شويد اما سر خود را زير برف كرده و نمي دانستيد كه فوتبالذوستان يزدي شعورشان را از دست نداده اند .

پورحيدري با اگاهي كامل از مصدوميت كهنه طباطبائي ،او را به تيم شما قالب كرد تا فكر كنيد همه بگويند بعد از عابديني و فتح ا.. زاده سومين مدير بزرگ فوتبالي در ايران متولد شد .پس از آن با آوردن بازيكناني همچون علي جعفري و آن 4 برزيلي گرسنه ،سند نابودي فوتبال يزد را به اتفاق ايشان امضاء نموديد.آقاي دستا مقايسه نمودن شما با مديرايني همچون عابديني و فتح ا.. زاده بسيار ساده است. آنها مدير بودندشما هم مدير . آنها درآمد زا بودند شما هم درآمدزا ، تنها تفاوت اين است كه آنها براي فوتبال ، باشگاه و كشورشان درآمدزا بودند اما شما براي خود و اطرافيانتان .

 آقاي دستا شما بايد جوابگوي خيل عظيم هواردان يزدي باشيد .

 حضور تيم قندي در رتبه شانزدهم شاهكار بسيار بزرگي بود كه فقط از عهده شما بر مي آمد.تيمي كه در زمان حضورش در ليگ دسته اول لرزه بر اندام همه تيمها مي انداخت و براي كم ارزش ترين بازيهايش 30 هزار نفر را به ورزشگاه مي كشانيد توسط جنابعالي به زنگ تفريح ليگ برتر تبديل شد.

 مطمئن باشيد ما هواداران هرگز شما را نخواهيم بخشيد و جنابعالي و اطرافيانتان را به خدا واگذار مي كنيم .

سخن ناگفته بسيار است اما بهتر است بيشتر از اين وارد حاشيه نشويم . در پايان لازم ميدانم از كليه هواداراني كه در سرما و گرماي سوزان كوير دست از حمايت تيم برنداشته و تا آخرين لحظات حيات تيم به ورزشگاه آمده و مشوق تيم خود بودند به نمايندگي از مديريت باشگاه كه در همه شرايط از تقدير و تشكر از تماشاجيان غافل بودند دست مريزاد گفته و آرزو كنم در نيم قرن آينده مجددا تيمي از اين استان به ليگ برتر صعود كرده و نوه و نتيجه هايمان شاهد حضور تيمي از اين استان در ليگ برتر باشند ....

:نامه وارده ازیک فردائی 

                                                 یزدفردا
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا